سفارش تبلیغ
صبا ویژن



رحلت امام خمینی (قدس سره) - متفرقه

   

زنده‌تر از تو کسی نیست، چرا گریه کنیم؟
مرگمان باد و مباد آنکه ترا گریه کنیم؟

هفت پشت عطش از نام زلالت لرزید
ما که باشیم که در سوگ شما گریه کنیم؟

رفتنت اینه آمدنت بود، ببخش
شب میلاد تو تلخ است که ما گریه کنیم

ما به جسم شهدا گریه نکردیم، مگر
می‌توانیم به جان شهدا گریه کنیم؟

گوش جان باز به فتوای تو داریم، بگو
با چنین حال بمیریم و یا گریه کنیم؟

ای تو با لهجه خورشید سراینده ما
ما ترا با چه زبانی به خدا گریه کنیم؟

آسمانا! همه ابریم گره خورده به هم
سر به دامان کدام عقده‌گشا گریه کنیم؟

باغبانا! ز تو و چشم تو آموخته‌ایم
که به جان تشنگی باغچه‌ها گریه کنیم.

شعر از محمد علی بهمنی- کتاب "تا صبح اشراق" (در منقبت و سوگ امام خمینی ره)


نویسنده » » ساعت 1:45 صبح روز جمعه 89 خرداد 14

خدا عارف عاشق می خواهد نه مشتری بهشت روحی که پیام دارد نه مرید میطلبد نه عاشق. در رهگذر عمر چشم انتظار ایستاده است و وجودش ندائی است که آشنایی را میخواند وحیاتش نگاهی که در انبوه این صورتکهای مکرر وبی مسئولیت وبی انتظار وبی اضطرابی که بیهوده میگذرند چهره ی مانوس و محرم خویشاوندی را بیابد که بران موجی از حیرت افتاده است ودو نگاهش همچو دو کودک گم کرده مادر.در این دنیای بی پناه آواره اند
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن